درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
پيوندها
نويسندگان


ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 63
بازدید دیروز : 107
بازدید هفته : 170
بازدید ماه : 317
بازدید کل : 73822
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 18
تعداد آنلاین : 1



Alternative content


جوجه کوچولو




 - وقتی زنت خونه نیست چه کار می‌کنی؟ استراحت. وقتی هست چی؟ استقامت!

 

 

373- ترکه می‌ره سیگار فروشی: آقا سیگار برگ دارین؟ خیر. پس یک بسته کوبیده بدین!

 

374- روزی راننده کامیون به یک پیچ رسید، دولا شد آن را برداشت!

 

375- ترکه می‌خوره زمین، کمونه می‌کنه بعدش تو کلانتری می‌گه: من رضایت نمی‌دهم!

 

376- یه ترکه سرشو قیرگونی کرده بود، میگن چرا اینجوری کردی؟ میگه: بینی‌ام چکه می‌کرد!

 

377- ببینم، داداش شما چیکاره است؟ راننده است، «روی» ماشین بابام کار می‌کنه، داداش شما چطور؟ داداش من مکانیکه، «زیر» ماشین مردم کار می‌کنه!

 

378- ترکه عینکش را دور دستش چرخاند و بعد به چشمش زد، سرش گیج رفت، نزدیک بود بیفته!

 

379- در نیویورک خانم مستر اسمیت رفت پیش وکیل دادگستری و گفت: من می‌خوام از شوهرم طلاق بگیرم. وکیل گفت: بسیار خوب، مانعی ندارد... فعلا دوهزار دلار بدهید تا ترتیب کارتان را بدهیم. خانم گفت: زکی! 500 دلار می‌گیرند که او را بکشند، چرا دو هزار دلار بدهم؟

 

380- ترکه نبض بیمار را گرفت و گفت: نمی‌دانم مریض مرده یا ساعت من خوابیده!

 

381- ترکه چهار تا قالب صابون می‌خوره تا به مرز خودکفایی برسه!

 

382- موشه وارد داروخانه شد و گفت: آقا مرگ من دارید؟

 

383- ترکه خبر داغ می‌شنود، گوشش می‌سوزد!

 

384- دوتا پسر حوصله‌شان سر رفته بود. یکی از آنها گفت: بیا شیر یا خط بیندازیم. اگر شیر شد میریم دوچرخه سواری، اگر خط شد میریم ماهواره نگاه می‌کنیم و اگر سکه روی لبه‌اش ایستاد میریم درس می‌خونیم!

 



ادامه مطلب ...


سه شنبه 29 فروردين 1391برچسب:جوک ترکی4, :: 3:9 بعد از ظهر ::  نويسنده : رضا

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد